قل الله ثم ذرهم

مجموعه ای از حکایات و فضایل پیرامون ائمه اطهار علیهم السلام

قل الله ثم ذرهم

مجموعه ای از حکایات و فضایل پیرامون ائمه اطهار علیهم السلام

قل الله ثم ذرهم
طبقه بندی موضوعی

۹ مطلب با موضوع «حکایات، فضایل و معجزات ائمه اطهار علیهم السلام ....................................... . :: امام حسین علیه السلام» ثبت شده است

آیة الله سید نور الدین میلانی، فرزند مرحوم آیة الله العظمی میلانی قدس سره این قضیه را نقل فرمودند که: سابقا عراق، مستشه ی دولت عثمانی بود. استاندار کربلا مالیات جدیدی را وضع کرد. رؤسای عرب به ملاقات او رفتند و از وی در خواست کردند که مالیات مزبور را از مردم نگیرد، ولی او قبول نکرد.

عربها دستور دادند که

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۵ ، ۰۵:۴۷
محمد حسنی

حقیر محمود بن جعفر عراقى نویسنده‌ی دارالسلام گوید: در اوایل دهمین دهه‌ی سال ۱۲۰۰ هجری از نجف اشرف به جهت زیارتِ رجبیه، مشرّف به کربلا شده [و] به متابعت بعضی از همراهان، در مدرسه‌ی معروف به مدرسه‌ی «هندیه» منزل کردیم؛ و به جهت حرارت هوا، شب‌ها را در پشت‏بام آن مدرسه مى‏خوابیدیم. اتفاقا در نزدیکى ما در بام مدرسه، مرد پیرى بود که

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۵ ، ۰۵:۴۷
محمد حسنی

حکیم غلام‌‌حسین هندی فردی بت پرست بود که شیعه شده بود و.. اصالتا اهل شهر مُلتانِ هند بود که در نزدیکی کشمیر واقع شده است. او بیش از 70 سال سن داشت و من برای درمان طبی به او مراجعه می‌کردم و مدتی رفیقم بود و سبب مسلمان شدن او را نمی‌دانستم تا اینکه در کربلا، روزی مردی سنّی و متعصب برای مناظره‌ی مذهبی به منزلم آمد و آن حکیم هم حضور داشت.

فردِ سُنّی شروع به مناظره کرد و

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۵ ، ۰۵:۴۵
محمد حسنی

میرزا محمد باقر و میرزا اسماعیل برادرش که درون حرم کاظمین پیشنماز است از پدرشان ملا زین‌العابدین سلماسی نقل کردند که گفت:

در برگشت از زیارت امام رضا(ع) چون به کوه الوند همدان گذر کردیم در آنجا منزل کردیم و همراهانِ من مشغول شدند به زدنِ چادرها و من در پاسار(دامنه) کوه نگاه می‌کردم که چیز سفیدی دیدم و چون خوب نگاه کردم و بیشتر بررسی کردم، پیرمرد ریش سفیدی دیدم که روی سکویی که به اندازه چهار ذراع (دو متر) بلندتر از زمین بود نشسته بود و

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۵ ، ۰۵:۴۲
محمد حسنی

یکی از شاگردان وحید بهبهانی [متوفی 1205 ه. ق.] چنین حکایت می‌کند که:

من در [کربلا] در مسجدِ صحنِ حسینی که سمتِ پایین پای حضرت است، در مجلس درسِ استاد بودم که دیدم مردی زائر و غریب، که لباس آذربایجانی به تن داشت وارد شد و به استاد ِاکبر -وحید بهبهانی- سلام کرد و آنگاه دستش را بوسید و بسته‌‌ای که زیورآلات زنانه در آن بود، نزد او نهاد و گفت:

اینها را در هر جا خواهی صرف کن.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۵ ، ۰۵:۴۱
محمد حسنی

در سال1291 [ه. ق.] میرزا یحیی، پسر حاج محمد ابراهیم ابهری از روستایی بین خمسه و قزوین برای گردش به گیلان رفت.

نزدیک به دو ماه در شهر رشت ماند و در آنجا استخوان و پشت و پایش درد گرفت و جهت مداوا به خوردن خوراکی‌های گرم پرداخت؛ آنگاه به جزیره انزلی در دریای خزر رفته بر کشتی نشست و هوا بسیار گرم بود، باد خوبی می‌آمد و هوا، رطوبت داشت و دریا بخار کرده بود، مزاجش بهم خورد و حالش دگرگون شد و

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۵ ، ۰۵:۴۰
محمد حسنی

هنگامی که شاه اسماعیل صفوی به کربلا مشرف شد، نخست به زیارت سالار شهیدان رفت و آنگاه حضرت ابوالفضل(ع) و دیگر شهدای کربلا (علیهم السلام) را زیارت نمود؛ اما به زیارت «حر(ع)»که با مرقد آن امام همام حدود یک فرسخ فاصله است، نرفت.

پرسیدند: چرا؟

استدلال کرد که اگر توبهی او پذیرفته شده بود از سالارش امام حسین(ع) دور نمی‌ماند.

توضیح دادند که:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۵ ، ۰۵:۳۸
محمد حسنی

روزی عربی بیابان نشین به حضور حضرت اباعبدالله الحسین(ع) رسید و عرض کرد:

«ای فرزند رسول خدا! من باید یک دیه کامل بپردازم و از پرداخت آن درمانده‌ام. پیش خود گفتم از بخشنده ترین مردم درخواست کمک کنم و کریم‌تر از اهل بیت رسول خدا(ص) نیافتم»؛ لذا اکنون به نزد شما آمده‌ام.

امام حسین(ع) به او فرمود:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۵ ، ۰۵:۳۷
محمد حسنی

حکایت میّتی که تازه در صحن امام حسین (ع) دفن شده بود و ملائکه نبش قبرش کردند 

از عنایات حضرت ابی عبدالله (ع) به زوار و مجاورین قبرِ شریف خود، واقعه‏اى است که محمودِ کفش¬دار مشاهده نموده و آن این است که: «حاج میرزا مهدى آشتیانى رحمه الله» از «محمودِ» مذکور نقل کردند که: 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۴ ، ۰۷:۰۴
محمد حسنی