عدم موافقت امام کاظم(ع) با استعفای علی بن یقطین از وزارت هارون
علی بن یقطین در زمانی که وزیر هارون الرشید بود، نامهای به حضرت امام موسی کاظم(ع) چنین نوشت و عرض کرد:
«أَنَّ قَلْبِی یضِیقُ مِمَّا أَنَا عَلَیهِ مِنْ عَمَلِ السُّلْطَانِ فَإِنْ أَذِنْتَ جَعَلَنِی الله فِدَاک هَرَبْتُ مِنْه[1]»
سینهام از آنچه که در آنم (پست وزارت) سنگینی میکند؛ فدایت گردم اگر اجازه دهی از آن فرار کنم.
امام در پاسخ نوشت:
«لَا آذَنُ لَک بِالْخُرُوجِ مِنْ عَمَلِهِمْ وَ اتَّقِ الله»
[اجازه نمیدهم، از خدا بترس و مسؤولیت خود را رها مکن]
وقتی حضرت موسی بن جعفر(ع) وارد بغداد شد، علی بن یقطین بار دیگر از حضرت تقاضا کرد که از کارِ وزارت کنارهگیری کند؛ زیرا از معاشرت با هارون و اطرافیانش به تنگ آمده بود.
حضرت بار دیگر علی بن یقطین را ازکناره گیری بازداشت و فرمود:
«یَا عَلِیُّ إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَى أَوْلِیَاءَ مَعَ أَوْلِیَاءِ الظَّلَمَةِ لِیَدْفَعَ بِهِمْ عَنْ أَوْلِیَائِهِ، وَ أَنْتَ مِنْهُمْ یَا عَلِی »[2]
[خداوند در کنار اولیای ستمگران، اولیایی دارد تا به وسیله آنها ستم و آزار را از اولیای خود دفع کند و تو از آنها هستی، ای علی]
علامه مجلسی از کتاب «حقوق مؤمنین» چنین نقل میکند: علی بن یقطین از حضرت موسی بن جعفر(ع) تقاضا کرد از پست وزارت کناره گیری کند اما امام اجازه نداد و فرمود:
«لا تَفعَل فَإِنَّ لَنا بِک انساً، وَلإِخوانِک بِک عِزّاً، وَ عَسى أن یجبُرَ الله بِک کسراً، وَ یکسِرَ بِک نائِرَةَ المُخالِفینَ عَن أولِیائِهِ، یا عَلِی، کفَّارَةُ أعمالِکم الإِحسانُ إلى إخوانِکم»[3]
چنین نکن، بودن تو در آن پست، مایه انس با ما است و برای برادرانت عزت است. به امید این که خداوند به وسیله تو شکستی را جبران و آتش فتنهی مخالفان را خاموش سازد. ای علی! کفارهی همکاری شما با اینان احسان به برادرانت است.
«اضمَن لی واحِدَةً وَ أَضمَنُ لَک ثَلاثاً، اضمَن لی أن لا تَلقى أحَداً مِن أولیائِنا إلّا قَضَیتَ حاجَتَهُ وَأَکرَمتَهُ، وَأَضمَنُ لَک أن لا یظِلَّک سَقفُ سِجنٍ أبَداً، وَلا ینالَک حَدُّ سَیفٍ أبَداً، وَلا یدخُلُ الفَقرُ بَیتَک أبَداً، یا عَلِی، مَن سَرَّ مُؤمِناً فَبِاللَّهِ بَدَأ وَبِالنَّبِی صلى الله علیه و آله ثَنّى وَبِنا ثَلَّث»
ای علی بن یقطین، یک چیز را برایم ضامن شو، من سه چیز را برایت ضمانت میکنم. ضمانت کن به هر که از دوستان ما میرسی، نیازش را برطرف کرده، اکرامش کنی؛ من ضمانت میکنم هرگز سقف زندان بر تو سایه نیفکند، تیزی شمشیر به تو نرسد و هرگز فقر و بیچارگی به خانهات راه نیابد.
ای علی! هرکه مؤمنی را خرسند کند، ابتدا خدا و پس از آن پیامبر و آل او را خشنود ساخته است.