قل الله ثم ذرهم

مجموعه ای از حکایات و فضایل پیرامون ائمه اطهار علیهم السلام

قل الله ثم ذرهم

مجموعه ای از حکایات و فضایل پیرامون ائمه اطهار علیهم السلام

قل الله ثم ذرهم
طبقه بندی موضوعی

[روایت شده] که وقتى خالد بن ولید با لشگر خویش، امیر المؤمنین(ع) را [که قصد سفری داشت] در اراضى خود دیدار کرد و خواست به آن جناب جسارتى کند، امیر مومنان(ع) او را از اسب پیاده کرده به جانب آسیابِ «حارث بن کلده» کشانید و میله‌ی آهنینِ سنگ آسیاب را بیرون آورد و مثلِ طوقى بر گردن او پیچید و اصحابِ خالد، همگی ترسان شدند؛ و خالد آن جناب را قسم داد تا وی را رها کند.

پس حضرت او را رها کرد، اما آن میله‌ی آهنین، مثل قلّاده‌ای بر گردنش ماند. خالد برای نجات خویش از آن قلاده، نزد ابوبکر رفت. ابوبکر، آهنگران را فرمان کرد تا قلاده را از گردن خالد بیرون آورند. جملگی گفتند، بیرون آوردن آن ممکن نیست الّا به اینکه میله را در کوره آنقدر حرارت دهند تا تفتدیده و نرم شود، و چون چنین شود، خالد هلاک گردد.

لذا آن قلّاده‌ی آهنین [برای مدتها] در گردن خالد بود و مردم به او مى‏خندیدند تا اینکه امیر المؤمنین(ع) از سفر مراجعت فرمود، پس به نزد آن حضرت رفتند و شفاعت خالد را نمودند؛ آن حضرت قبول فرمود و آن طوقِ آهنین را مثل خمیر، قطعه ‏قطعه کرد و بر زمین ریخت[1].


[1] منتهی الامال، ج1، ص 69 [با اندکی تلخیص]

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۰۸
محمد حسنی

نظرات  (۱۶)

و

مزخرفات! 

مشتی مزخرف ، معلوم نسیت این دری وری ها را چه کسی گفته ... 

حکایت ماجرای قتل فاطمة الزهراء است. پشت این رخدادها یا معاویه است یا فرزندان أمیه... ، و باید گفت تمام امیه هم بد نبودند. همه معاویه و یزید نبودند. قریش از دو اساس اموی و هاشمی است ، به غیر از قبایل و خاندان های دیگر از قریش. اما حکایت این داستانها مثل حکایت عمر و علی است. بله حق با علی است ولی إمام هیچگاه نگفت عمر فلان بود و چه کرد! ، آن علی که قلعه خیبر را فتح کرده و در تمام جنگ ها همچون حمزه از اعراب خاصه و قهرمانان و جنگاوران عرب بوده. و وارث داوود نبی است نتوانسته از خانواده اش دفاع کند. و نیز ابابکر انگار قاتل بوده یا خالد ، و پیامبر عده ای قاتل را صحابه خطاب کرده. پیامبری که حسین رضی الله عنه سلاما و صلوته را در کربلا میبیند ابابکر را نمیشناسد؟, یا اینکه عمر دروغگو بوده و بعد از پیامبر تا مدتها بت پرست بوده. اگر بگویند معاویه بت‌پرست بوده شکی نیست ولی هرچه گنده کاری کرده و فساد بنی امیه است را بپای خلفای راشدین نوشته اند. تا خلافت امام حسن و شهادت او میتوان گفت صدر و خلافت حقیقی إسلام. زیرا عثمان نیز خلیفه بود. او از نزدیکترین امویان خوب به پیامبر است. اموی خوب و بد! 

همه را به یک چشم می‌بینند. این تفرقه است 

کار شما مصداق کار صفویان و عثمانی های دروغگو و فاسد است یا بنی عباس دروغگوتر از یزیدیان. عمل عمر سعد را به پای پدرش نمی‌نویسند و عمل سعد را به پای اسلام. کوفه شهر سعد کوفی نیست و منبر امیرمؤمنان علی علیه السلام و صلوته رضی الله عنه ، درخت انجیر آفریقایی نیست که مشتی میمون از آن بالا رفتند.... ابن زیاد ، آن فاسد کثیف نه أمیر بود نه حجت و عمل او بر پشتیبانی تمام مردم کوفه و دمشق بود و یزید! وگرنه به تنهائی نمی‌توانست در مقابل عباس بن علی و حسین رضی الله عنهم بایستد. این دروغهای زنانه را که پیرزنان خوراسگان و جی و مارنان در دوره صفوی گفته اند را به خورد مردمی بی عقل ندهید. مشتی داستان های بی ارزش. علی میله دور گردن خالد انداخته! مگر علی لختی و ارازل بوده یا خالد. من نه سنی هستم در اندیشه شما و نه رافضی دروغگو، مسلمان هستم. لکن اگر از امام خمینی هم می‌پرسیدید می‌گفت خالد سیف الله است. کسی که ساسانی آذر پرست کافر را نابود ساخت ، این کسی که اندیشه آتش پرستی را و ماه پرستی را درهم کوبید. خالد بود..‌‌. سیف الله ، حالا شما میخواهید جای فیروز ایرانی و بهمن شیر را بگیرید و مقابل اسلام بایستید راستش را بگویید چرا عرب را کوچک میشمارید. بگو از ترس علی و عمر و خالد، به این دروغها امیدوار شده اید. خدا دو گروه را لعنت کند وارثان صفوی را و عثمانی را. امروز رفقای شما احرارالشام و النصره و داعشی ها و اردوغان و علی اف کثیف ، دارند به ارمنستان حق حمله میکنند خب خوب زمانی است شما هم بروید آدم کشی ، هم به سوریه حمله کنید دمشق و زینبیه و هم به ارمنستان و آرتساخ و جلفا... برای شما که فرقی نمیکند. در زمان عثمان اگر بودید مسیحیان را می‌کشتید بعد می‌گفتید خلیفه گفت و در زمان علی هم عرب را می‌کشتید می‌گفتید خلیفه کرد. و در زمان عمر هم اهل بیت را می‌کشتید می‌گفتید عمر بود. یزیدی یعنی در لباس و کنار امام علی ولی در مقابل او... مشتی سید رافضی که در حوزه ی نجف دروغ یاد گرفتند. وارثان صفوی و دستمزد بگیرهای دولت ترکیه و کویت

 

۲۳ دی ۰۲ ، ۰۶:۳۸ خطاب به یحیی که سیهلک عن بینة

خدا دو گروه را در مقابل «الصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم» قرار میدهد.

 یکی المغضوب علیهم 

دیگری الضالین 

کسی که مورد قهر و غضب فاطمه سلام‌الله‌علیها باشد؛ مصداق مغضوب علیهم است. به استناد کتب صحیح بخاری و غیره، دختر پیامبر بر ابابکر و عمر غضب کرد و تا آخر عمر از آنان راضی نشد و ایشان را بنا بر وصیتش به دفن شبانه، از شرکت در تشییع و تدفین باز داشت فلذا هنوز قبر آن مطهره صدیقه و آن یگانه کوثر ام ابیها، مخفی است تا سندی بر مظلومیت‌ش تا قیامت باشد. 

درباره خالدبن ولید که رگ گردنت برایش باد کرده؛ جریان قتل به ناحق مالک بن نویره و همبستری با همسر مالک در همان شب، برای فسق و نفاقش کفایت میکند که پس از بازگشت به مدینه، عمر گفت باید حد بخورد و ابوبکر مانع اجرای حدود شد. 

ضمنا در مورد سند روایات، لازم است بدانی و یاوه نگویی که کتب شیعه و روایات طعن اعداءالله حتی قبل از صفویه نیز ضبط و ثبت شده که ذکر نام آنان از شماره خارج است و کافیست به الذریعة مراجعه کنی که بعید میدانیم عقل و خرد و سوادت به آنجا قد بدهد.

 

 

۱۳ خرداد ۰۳ ، ۰۷:۰۵ محمدحسین صادقی

یحی جان زیاد بخاری خوندی روت تاثیرات منفی گذاشته
همه بنی امیه بد نبودن که  همشون جایگاه رسول خدا رو غصب کرده بودن پس همشون بد بودن 

سلام علیکم; وقتِ عالیِ همگی متعالی🙏

خالدبنِ ولید مخزومی.درجنگهای(بدر-احد-احزاب)بر مسلمان شمشیر کشیده ودرجنگ احد فرمانده سواره نظام کمین کرده بود که مسلمانان از دستور حمزه ع سرپیچی کردند و به طمع غنائم جنگی,گلوگاه را ترک کردند و خالد ازآنجا حمله کرده ورق را برگرداند'فرمانده سپاه اسلام حمزه ع شهید شد.علی ع کم مونده بود شهید شود اما بخاطر محافظت از رسول الله ص زخمهای عمیق برداشت و مسلمانان شکست خوردند.

رسول الله ص از شدت ناراحتی از شهادت حضرت حمزه ع اورا سیدالشهداء نامیده و در نماز میت بجای پنج تکبیر' با هفتادتکبیر بر ایشان نماز میت خواندند.

پیامبرص( خالد را لعن و نفرین نکرد چون فرمانده سواره نظام کمین کرده بود بلکه از طمع مسلمانان بخاطر غنائم جنگی غصه میخورد بااینکه میدانستند بعد از جنگ رسول الله ص تقسیم کننده است.اما...)

قاتل حمزه ع بخاطر آزادی وهمبستری با هندجیگرخوار, بانامردی او را شهید کرد و نمی دانست حمزه کیست؟

شکارچی شیر,عمویِ شجاع ومتعصب پیامبروعلی ع,کوه غیرت وسلحشوریِ بنی هاشم و اولین فرمانده سپاه اسلام را شهیدکردند.هفتادتکبیر سهله هفتصدتا هم بردل پیامبر خدا مرهم نمیشود.

قاتل حمزه مسلمان شد پیامبرص فرمود:مسلمان شدی و در امانی, امانمیخوام قاتل حمزه جلوی چشمم باشه!

خالد مسلمان شد.پیامبر میدانست اصحاب کینهء خون قوم و خویشی را دارند که بدست خالد کشته شدند در(بدر_احد_خندق).پس با سیاست دوری و دوستی,خالد را به جنگها می‌فرستاد,اما وفاداری و سلحشوری خالد  به رسول الله ص ثابت شد و فرماندهی سپاهیان را بالقب سیف الاسلام به او عطا فرمودند.

خالد بن ولید درهیچ جنگی شکست نخورد گرچه عقب نشینی کرده که بعضیا گویند فرار کرده! لیکن برگشته و پیروز شده.

خالد تمام عمرش درجنگ گذشته و حافظ قرآن نشده و گویند:سنگدل و بی رحم بوده' ببخشید که مهربان نبوده و به دشمنانش محبت نمیکرده🙏

بنده شیعه اثنی عشری هستم اما نمیتوانم به انتخاب رسول الله ص و تصدیق ابوبکرصدیق, ذره ای شک کنم! خالد بن ولید را بخاطر جنگاوری, جسارت , شجاعت ,نترسیدن از برق شمشیر دشمن,هرآن آماده کشتن وکشته شدن  و داشتن نبوغ جنگی و فرماندهی میدانی درکنار سربازانش که عامل اصلی پیروزی هایش بوده باعث شد در نزد پیامبر خدا عزیز شود و به سپهسالاری برسد.

تمامی فرماندهان نظامی خطاهای کوچک و بزرگی میکنند اما مورد عفو و بخششِ رهبرانشان قرار میگیرند.چون میدانند جان فداها و جنگجویان خط مقدم از روی وفا و ایمان قلبی بخاطر وطن و مردم و اعتقادات دینی میجنگند و ظاهر و باطنشان مثل همند. 🌙الله تبارک و تعالی حامی و حافظ تمامی امیران و فرماندهان و سپاهیانی باشد که برای اسلام و بلاد اسلامی سلاح بدست میگیرند🌙

(اسداللهِ غالب)لقبِ علی المرتضی صاحبِ ذوالفقار🌙

(سیف الاسلام)لقبِ شمشیرِ زبیر پسر عمه ِعلی ع🔪

(سیف اللهِ المسلول)لقبِ خالد بنِ ولیدِ مخزومی🎪

 

 

سلام دوستان درسته که امیرالمومنین فاتح خیبر است. ولی خوبه تاریخ را به صورت کامل بخوانیم تا بفهمیم چرا علی از قاتل همسرش انتقام نگرفت 

.همه اهل سنت وتشیع قبول دارند که خود امت اسلام عثمان را کشتند وعلی تنها کسی بود که تا حد توان سعی کرد از کشتن عثمان جلوگیری کند وبرع۶معاویه یکی از عاملین غیر مستقیم قتل عثمان بود ولی بعد از به خلافت رسیدن علی خون عثمان را از علی مطالبه می‌کرد حتی موقعی که مختار به خونخواهی حسین قیام کرد عده ای از منافقینشعار یا لثارات العثمان سردادند .حالا تصور کنید علی که در قتل عثمان دخالت نداشته  خون عثمان را از او مطالبه می کنند اگر عمر یا ابوبکر را می کشت مردم در باره اش چه می‌گفتند. دقت کنید بدون تعصب

آقای علیرضا کسی که بامولا علی دشمنی داشته ودرمقطعی نظرپیامبرراجلب کرده رانمیتوان مصون ازگنا دانست اگر انسان قابل احترامی بودولیدملعون به خوداجازه جلوگیری وجنگ باعلی ع رانمیداد وحضرت طوقی از میله آهنین برگردنش نمیزدتامدتها برای تمسخرعام وخاص به گردنش باشه وخیلیها بودن درحیاط مبارک ختمی مرتبت که ازخواص پیامبربودند وبعد شدن دشمن جانی وخونی امرالمومنین علی ع

سلام ببخشید بی غیرت کردنتان را باور کنیم یا جنگیدن امام علی با خالد را 😅😅😅🤣🤣🤣

این نظرات و صحبتها کدام مشکلی را حل کرده تا حالا؟! تا کی میخواهید در دام این داستان های روایی و قصه‌های اختلافی گرفتار مانده و همدیگر را توجیه کنید و سعی در قانع کردن همدیگر داشته باشید که فلان کتاب صحیح هست و فلان کتاب نیست روایتش ضعیفه و فلان و بهمان؟!!!!!! خسته نشدید؟! خالا رفت و زدی آمد و فلانی گفت و فلانی نشنید و نمیدونم در آسیاب فلان کس طوق بر گردن فلان کس انداختند و ..... تا حالا فکر کردید که انگلیس چطوری ما رو به جان هم میندازه و انداخته تا حالا؟! چرا ما نمیتونیم؟! شاید یکی بگه ما مثل اونا نیستیم و نمیخوایم؟! اصلا گیریم که بخوایم آیا میتونیم؟! نه نمیتونیم. چرا، چون اونا پتانسیل و ظرفیت اختلاف و ‌بگو مگو و بحث و کشت و کشتار همدیگه رو ندارن. شما الان برید در قلب واتیکان به حضرت مسیح توهین کنید هیچ کس عین خیالش هم نخواهد بود. اما اینجا ایران یا پاکستان یا عراق یا افغانستان یا .... یه نفر مثلا بگه فاطمه رو نکشتن خودش مرد، وا مصیبتا وا نفسا میشه دنیا. عده‌ای کفن‌پوش میان وسط میدان و عده‌ای مخالف هم میان مقابلشون به همدیگه فحش و ناسزا میدن و اختلاف و اختلاف و اختلاف .... ول کنید این بحث‌ها رو بس کنید. اینقدر دنبال داستان و قصه نباشید. روایت هست همش روایت که معلوم نیست واقعیه یا نه. خودتون هم میگید سند فلا روایت ضعیفه فلان روایت اصلا صحیح نیست و ....

۱۴ فروردين ۰۴ ، ۱۱:۰۷ خطاب به محمد حسین صادقی

یعنی الان شما میگی محمد بن ابی بکر

یا معاویه بن یزید بن معاویه بن ابو سفیان بد بودن ؟

لعنت خدا بر خالد بن ولید منافق 

چنین انسان های نجسی هستند که تمام اهل جهنم از آتش و بوی کثافت آنان در عذاب خواهند بود. وقودها الناس و الحجارة

اول دم بلاگر گرم ظاهرا همه نظرای موافق و مخالف منتشرمیکنه

سوال اینکه در۱۴۰۰ سال پیش کی کیو کشته یا کی متدین مخلص بوده وکی متدبن متظاهر الان چه دردی دوا میکنه؟هیچ...این بحث ها برای دوای درد نیست اگر کسی دردی دارد باید مسکن مخصوص مصرف کند،😂اما این مطالب تاثیر فراوانی در جامعه اسلام امروز دارد و تمام فرقه های مجاهد که بنام الله به کشت و کشتار و جنابت و ترور شکنجه و...انجام میدن به حدی که تو کشورهای جهان اول اگر کلمه مقدس الله اکبر بلند بگی همه با جیغ و فریاد فراد میکنند و جندالله و طالبان و داعش و ... همه این گروه ها جوانان که ظرفیت ایمان بالایی داشتند رو شکار کردند که با توسل به همین داستان ها نوجوانی به عشق الله به خودش بمب میبنده میره وسط جمعیت پراز ضعیفه و بچه و بووووم تا لحظه اخر هم در پوست خودش نمیگنجه چون باور داره جهاد کرده و به محض بیدار شدن چند تا هوری با شراب منتظرش از خدماتش تشکر کنند.

تابحال هیچ کسی با این بحث ها تغییر مذهب نداده و تک و توک کسانی که تغییر مذهب دادند تا قبل از ان متعصب مذهبی نبودند و. فقط بصورت فرهنگی و اجتماعی پیرو مذهب غالب در خانواده بودند که همین موارد هم شبکه های مبلغ مذهبی در بوق و کرنا کرده اند اما از صاحب نظران و افراد متعصب که باهم به بحث و مناظره مینشینند با اینکه ظاهرا مناظره میکنند تا حقیقت روشن بشه اما حقیقتی که ۱۴۰۰ ساله روشن نشده دیگر روشن نمیشود چون هر فرقه ای برای خودش سنگری ساخته و دلایل و استدلال هایی فراهم کرده که براحتی افراد نا اگاه را هم خام میکنند یعنی اگر یک شیعه یا سنی بدون تعصب مذهبی به یکی از اساتید مذهب مقابل برخورد کند مثلا شیعه به پست یک تحصیل کرده و پژوهش گرد و استاد در مطالب روابیی و تفسیری اهل سنت برخورد کند در کمتر ۲۴ ساعت در ۹۰ درصد موارد فکر میکند که اهل سنت به حق هستند اون ۱۰ درصد هم بخاطر تعصب به امامان مخصوصا امام علی و امام حسین  مانع مبشن و بلافاصله بدو بدو میاد ساده ترین و ابندایی تربن مطالب مورد اختلاف بین دو مذهب رو مطرح میکنه که مثلا  اگر عمر قاتل بی بی فاطمه بوده چرا امام علی دخترشو به نکاحش دراورده یا امام علی فاتح خیبر مگر ممکنه زیر بار حرف زور برود و از ترس با قاتل همسرش بیعت کند اصلا امام علی مگر اجازه نفس کشیدن به قاتل همسر و فرزند متولد نشده اش میدهد که دختر و نوه پیامبر هم بودن و تا وقتی که به یک فرد مطلع شبعه برنخورده باشد  مثل اسپند روی اتش جلزو ولز میکند که های ما یک عمر پیرو مذهب اشتباهی بودیم و اما کسی که از خارج از اسلام بخواهد مسلمان شود بیشتر به طرز آشنابی با اسلام مربوط است و در صورتی که از طرف هیچ مذهبی ترغیب نشده باشد با مطالعه و تحقیق به نقطه ای میرسد که بگوید هر دو مذهب ادله و دلایلی دارند که در اثبات باورهایشان برای  خودشان کفایت میکند اما برای دیگران با قضاوت عقل و منطق بیشتر گرایش به اهل سنت دارند چراکه اهل سنت همان اهل کتاب هستند و بیشتر به استناد عقلو منطق به اثبات خودشان کوشیده اند و اهل تشیع با باور پ ایمان به امامت و ۱۲ امام خود متوصل شده اند و در احادیث ایشان بدنبال دلیل و منطق نمیکردند و با توجه به اعتقاد. به علم الهی امامان بر این یاور هستند که اگر حدیثی هم درحال حاضر دلیل و برهان منطقی نداشته باشد به محدودیت دانش بشری برمیگردد که هنوز علم لازم برای درک ان را پیدا نکرده اند و کاملا هم قابل قبول است اگر در آن زمان در مورد لامپ کسی میخواست پیش گویی کند اگر بصورت علمی الکتریسته و نحوه ساخت لامپ را توضیح دهد کسی نمیفهمد و فقط اشاره به جسمی نورانی میکند و این موضوع تا همین اواخر غیر منطقی بحساب می امد ...همچنین باور به احادیث امامان به امامت که  از اصول دین شبعه است برمیگردد و کسی که هنوز مذهبی ندارد به عصمت و علم ذاتی امامان شبعه هم اعتقادی ندارد و موضوع امامت در ادیان دیگر به این شکل وجود ندارد برای آنها فقط پیامبرانی با معجزات الهی تعریف شده دلیل گرایش خارجی ها به اهل سنت هم به همین دلیل است نه به این خاطر که آنها طرف حق هستند از نظر خود بنده طرف حقی وجود ندارد خود شیعه در زمان حیات خود امامان هم دچار انحرافات و فرقه های مختلفی شده اند و همگی به اندازه دیگر مذاهب باور دارند که خودشان راه حق را رفته اند درحالی که ۹۹.۹۹ درصدشان راهی را نرفته اند فقط صرفا بخاطر تولد در خانواده و اجتماع غالب پیرو مذهب شده اند که اگر مذهب در اسلام وجود داشت حداقل باید یک حدیث نبوی وجود داشت تا مسلمان زادگان تا قبل از سن قانونی مذهب اختیار نکنند و بعد به اختیار خود مذهب درست را تشخیص دهند و تا آن زمان فقط عقابد مشترک و واحد در اسلام را دنبال کنند.شیعه متعصب یا اهل سنت متعصبی اگر در دوران نوزادی جابجا میشد مثلا یک شیعه ای که الان رگ گردنش برای تشبع باد میکند و کلا در مناظره و دفاع از مذهب با اهل سنت مجادله میکند اگر درنوزادی در خانواده ی متدین و متعصب اهل سنت متولد میشد الان به عنوان یک سنی و در دفاع از اهل سنت همان روال را پیش میگرفت من حتی دخترو پسری را میشناسم که در دانشگاه عاشق هم شدند دختر سنی و پسر شیعه با وجود اینکه خودشان با این موضوع مشکلی نداشتند اما خانواده دختر به ازدواج دخترشان با شیعه رضایت نداد و با اینکه پسر خیلی مذهبی هم نبود باز هم برای حل مشکل حاضر نبود حتی به ظاهر اعلام کند که به مذهب تسنن گرویده تا به عشقش برسد و نهایتا باهم فلنگو بستن که از نظر شرعی در نکاحشون هم مشکل ایجاد میکند چون بدون رضایت. پدر دختر انجام شده و بخدا که این اختلاف نظر ها و این بحث ها ما را به جهان سوم و خاور میانه را  مهدظهور فرقه های تروریستی تبدیل کرده و امروزه انسان هایی با دین واحد و کتاب واحد و پیامبر واحد خون همدیگر را کلید ورود به بهشت میدانند و به جنایات وحشتناکی دست میزنند جندالله و داعش نمونه بارزش که در اعتقاد داعشیان کشتن و جهادو مبارزه با مسلمانی مثل شیعه واجب تر و مهم تر از مبارزه با صهییونیسم و کفر و شیطان پرستی و ...‌ است 

فقط تصور کنید اگر اسلام هیچ موضعی در برابر مذاهب خودش نداشت و در قران سوره ای بود که به وضوح مسلمان را معرفی میکرد که مثلا هر کسی با این اعتقادات و خصوصیات باشد زیر پرچم اسلام است و هر گونه تعرضی به خاطر اختلافات مذهبی  تعرض به قران است یا همچین چیزی که اختلاف نظر های بین مذهب ها را موجه میکرد و این گونه اختلافات وجود نداشت الان خاور میانه مشکل  اصلی دنیا و تحدیدی برای دنیا نبود که تمام قدرت ها رویش زوم کرده باشند و با جنگ و اختلاف بین انها سعی در خنثی کردن تهدیدهای خاورمیانه کنند و پیمان ایراهیم درست کنند و ...‌درعوض با اتحاد کشور های مسلمان که هم ثروت کافی دارند و هم قدرت ایمان و اراده الان بجای امریکا و ناتو و .... این خاور میانه بود که برای دنیا تعیین و تکلیف میکرد و تصمیم میگرفت مثلا امریکا مجاز به داشتن چه سلاح هایی هست و چه سلاح هایی نیست  و مسلمان ها تصمیم میگرفتند کدام کشور را تحریم کنند 

تاریخ و مطالعه تاریخ بسیار مهم است مثلا بامطالعه تاریخ میفهمیم در جنگ به هیچ وجه نباید بدون امر فرمانده موقعیت  عوض شود اما اینکه در ان جنگ اسم فرمانده کفار چه بود و چه کسانی کشته شدند و غنایم چقدر بود و ..‌نکات انحرافی است که بجز تفرقه و اختلاف هیچ تاثیری در وضعیت امروز ما ندارند و تا زمانی که با تعصب کاذب مذهبی به یکدیگر سرکوفت بزنیم و بدنبال اثبات حقانیت و اثبات وقایع و اتفاقات ۱۴۰۰ پیش بپردازیم آن هم به نیت تحقیر  مذاهب مختلف  اینکه چه کسی بناحق خلیفه شده یا اینکه ما کدام روایت را باور داشته باشیم  تا قیام قیامت ما را در اتفاقات ۱۴۰۰ سال پیش در دام انداخته و همواره جهان سومی هایی خواهیم ماند که دستمان در مقابل غیر مسلمانان دراز و هر کشور مسلمانی بدنبال اربابی از غرب که در مقابل دیگران مراقبمان باشد و همواره دنیا خاور میانه را تهدید علیه بشریت خوانده و بهترین بازار فروش سلاح و ادوات جنگی خواهد ماند 

۰۱ مرداد ۰۴ ، ۰۱:۳۴ ایران پاد و اسلام زنده باد

با سلام  خدمت هموطنان عزیزم 

من به عنوان یک مسلمان شیعه معتقدم 

که بلاگر محترم  اصلاً نباید اینگونه مباحث را  در فضای مجازی و عمومی پخش بکنه  چون ظرفیت همه خوانندگان  در حد درک و فهم و تحقیق و راست و دروغ  روایات و مطالب ۱۵۰۰ سال قبل نیست 

بلکه این گفتگوها باید بین طلاب حوزوی و البته با تجربه و آگاه به کتب و اسناد مورد توافق بین همه مسلمین  ،باشه نه در بین هرکه فکر می کنه اگه دفاع  نکنه ممکنه گناه کار و خاین شماره بشود ،.   مگر در فضای مجازی و با عموم مردم  کوچه و خیابان و غیر متخصص در علم حدیث و دین و مذهب و .... می شود اینگونه موارد را مورد  نقد و بررسی قرارداد ؟!!!!! این یک اشتباه بزرگ است 

مورد بعد اینکه :  علاوه بر اینکه این موارد بحث های فقهی و حوزوی و مربوط به بزرگان مذاهب است که ظرفیت  نقد و گفتگو و استناد به مستندات درست و مورد تأیید هر دو طرف  را بلند می باشد ...

مورد دیگر اینکه هر دو گروه باید بدانید که در شرایط کنونی  ورود به بحث نایب که یحتمل ابتدا به ساکن ممکن از منافق و مزدور و جاسوسی انگلیسی و یا ختم انگلیسی  ،« صهیون» جهت بهره برداری و به جان هم افتادند  ساده لوح ها و‌جهال دو‌طرف ارسال شده باشد ...‌ تا به قول دوستی در نظرات بالا رگ گردن بعضی ها متورم بشود ، 

بدون اینکه متوجه فرامین وحدت بخش های این زمان و شمشیر ولید این زمان  باشند 

اینطور تنها طرح و برنامه های  انگلیس خبیث که دشمنی و ستیز با اصل اسلام محمدی و قرآن کتاب خدا. دارند و به دنبال فتنه و آشوب بین مردم مسلمان و جنگ و خون و آتش بین جوامع اسلامی هستند و تجزیه کشورها و  ریاست  و منافع خودشان و....... این  خریت ماست که ،درس نگیریم  از فرقه سازی های انگلیس خبیث در بین ما اهل شیعه بهایی ها و در بین اهل سنت وهابیون را  ساختند .... 

به سودان و تبدیلش به جنوبی و شمالی نگاه کنید و خون نایی که توسط برادران مسلمان به ناحق ریخته شد و همه عواقب جنگ های احمقانه شأن 

به لیبی و جنگ های داخلی و چند دولتی این کشور قبلاً قدرتمند و محوری اسلام در حال نگاه کنید ...

به سوریه  مقاوم در هفتاد سال گذشته علیه دسمنتربن  دشمنان اسلام. نگاه کنید که فتنه داخلی و پیروی از نقشه های  انگلیسی صهیونی عاقبتش به چند پاره شدن و غارت نوامیس و خون جاری به نام در خیابان ها و حالا تا آخرش که معلوم نیست چه می شود نگاه کنید ...

به عراق همیشه در آسوب نگاه کنید که پولشان دلار و افسران و وصعسان و جاده هایشان و برق شأن و بهداشت سان و پیشرفت شأن  بد تر از اتیوپی و فلان کشور عقب مانده وحشی مرکز آفریقا مانده و .....

به افغانستان نگاه کنید که  هر چند سال یک گروه می کشند بالا و حاکم می شوند بعد چندی حاکمیت به گروه دیگر و فلاکت و خون و بمب و فقر و بی فرهنگی و تعصبات جاهلی و ......  مردمش را مجبور به کارگری هم آن با اهانت و .... در دیگر کشورها کرده .

چرا نمی گذارید این کشور با وحدت پیش آمده  ،( اگر چه به حول قوه الهی مان مان خط قرمز شأن وحدت ملی و تمامیت مرزهای و سرزمین جانمان و اقتدار حاکمیت و پیشرفت در کنار هم و ولایتمداری همه مذاهب و اقوام و ریشه به هم پیوسته اقوام و خون و ....مان »  اصل است ‌و‌چشم دشمنان و منافقین را کور و بخصوص طرح و برنامه های شیطانی انگلیس خبیث و تخم نا خلفش صهیونیست ها را  باطل و میدان را به خودشان خواهند رساند ......

اگر اینگونه  مباحث کم ارزش در این زمان ارزش داشت  علمای بزرگ اسلام. مجمع  بحث و گفتگو در این موارد  راه می انداختند ولی علمای اسلام در همه مذاهب می دانند که اینگونه مباحث بی اثر و بی فایده تضمین کرد آین هم دین خدا نخواهد بود و مناسب برای روند زندگی مسلمین نخواهد بود  لذا مدام در تلاش برای تقریب مذاهب و مشترکات اول و اصلی دین خدا و فرآن و پیامبر و بز گام پس از پیامبر و اتفاقاً مورد توافق و حرکت همه مسلمین اهل بیت رسول الله «ص»  می باشد 

نصیحت بنده  به هر دو گروه این است که ،این بحث ها را بگذارید برای سر سفره مشترک و در خانه های یکدیگر و خیلی دوستانه و طلبگی و حوزوی  بکنید نه در میتینگ  مجازی و تحت سیطره صهیونیست و پدر بزرگش انگلیس خبیث ......

مصلحت  امروز این است که همه ما با هر عقیده و گناه مذهبی و سیاسی و قومی و ..... پست سر و به فرمان رهبر معظم جان مان سید علی حسینی خامنه ای ، فرمانده  کل قوا و عزت خ.اه ملت و کشور ایران  پوتین پوشیدن و لباس رزم بر تن  با شعار اسلام و عزت دینی ، در مقابل دشمنان دین و کشور و ملت مان و مصالح جهان اسلام بایستیم  

همه ما هر یک بنگریم و اختلاف نظر ها . اختلاف برداشت ها و اختلاف تحلیل ها . تفسیر تا نباید چشم مان را از وقایع و واقعیت های جهان امروز  که استرس افتاده دین شیطان بزرگ آمریکا و نسل جدید امپراطوری بیزانس ( انگلیس و فرانسه و آلمان و پادگانش آن در قبله گاه اول مسلمین ،)  ببینیم سنگر دشمن رو بروید و نه در کنار ما و در سنگر و خانه خودمان ......

 فراموش نکنید که هر دو گروه  و بخصوص در حال حاضر  هیچ دفاعی از اصل دین و وحدت ملی که ندارید ، در جهت خلاف این دو و در جهت خلاف وحدت خواسته شده از طرف رهبر وحدت بخش مان حرکت می کنید ..‌.

امیدوارم  منظور و مقصود این حقیر عشایر زاده  لر خوزستانی را درک و خود را خلاص از مباحث پای منبر  طراحان انگلیس خبیث بکنید 

با احترام به همه ملت ولایتمدار و وحدت گرا و عزیزم 

ن غ / خوزستان 

۰۱ مرداد ۰۴ ، ۰۳:۳۹ ایران پاد و اسلام زنده باد

با سلام  خدمت هموطنان عزیزم 

من به عنوان یک مسلمان شیعه معتقدم 

که بلاگر محترم  اصلاً نباید اینگونه مباحث را  در فضای مجازی و برای  عمومی پخش بکنه ،  چون ظرفیت همه خوانندگان  در حد درک و فهم و تحقیق و تشخیص راست و دروغ  روایات و مطالب ۱۵۰۰ سال قبل نیست 

بلکه این گفتگوها باید بین طلاب حوزوی و البته با تجربه و با استناد  به کتب و اسناد مورد توافق بین همه مسلمین  ،باشه نه در بین هرکه فکر می کنه که اگر دفاع  نکنه ممکنه گناه کار و خاین شمارده بشود ،.   مگر در فضای مجازی و یا عموم مردم  کوچه و خیابان و در جمع ما شناس و غیر متخصص در علم حدیث و شناخت دین و مذهب و .... می شود اینگونه موارد را مورد  نقد و بررسی قرارداد ؟!!!!!

این یک اشتباه بزرگ است که دانسته با ندانسته  انجام می دهیم ..

مورد بعد : 

علاوه بر اینکه این موارد بحث های فقهی و حوزوی و مربوط به بزرگان مذاهب است که ظرفیت  نقد و گفتگو و استناد به مستندات درست و مورد تأیید هر دو طرف  را بلد می باشند ...

مورد دیگر اینکه هر دو گروه در صورت ایرانی بودن  ( عزیزان باید  بدانید که ممکنه خیلی از افراد ممکنه با ایرانی نباشند یا منافقین و مزدوران باشند که به نام دفاع از فلان شخص و یا فلان عقیده و با در رد و نفی فلان عقیده وارد می شوند. ) بنا بر این و در این  صورت  باید بدانید که در شرایط کنونی  ورود به بحث هایی که یحتمل ابتدا به ساکن ممکن از طرف منافق و مزدور و جاسوسی انگلیسی و یا تختم انگلیسی  ،« صهیون» و جهت بهره برداری و به جان هم انداختن ساده لوح ها و‌جُهال در بین دو‌طرف مطرح و ارسال شده باشد ...‌ تا به قول دوستی در نظرات بیان شده در  بالا ، رگ گردن بعضی ها متورم بشود ، 

بدون اینکه متوجه فرامین و دستورات  و نصایح وحدت بخش علی و رهبر عزیز و دیگر علمای مان در این زمان و شمشیر ولید این زمان« سپهبدان و شهدایمان   باشیم !!! 

اینطور تنها طرح و برنامه های  انگلیس خبیث که دشمنی و ستیز با اصل اسلام محمدی « ص» و قرآن کتاب هدایتگر خدا. دارند و به دنبال فتنه و آشوب بین مردم مسلمان و جنگ و خون و آتش بین جوامع اسلامی هستند و تجزیه کشورها تفرقه و تنفر و ضعیف کردن قدرت های اسلامی و آنگاه  رسیدن به منافع خودشان و.......

در این صورت  باید بدانیم که »»»» این  خریت ماست که ،درس نگیریم  از فرقه سازی های انگلیس خبیث در بین ما اهل شیعه مانند. (بهایی ها )و در بین اهل سنت مانند وهابیونو دواعش و بوکوحرامد و....) را  ساختند .... 

به سودان و تبدیلش به جنوبی و شمالی نگاه کنید و خون هایی که توسط برادران مسلمان به ناحق ریخته شد و همه عواقب جنگ های احمقانه بین برادران شأن در حالی که دشمن ایشان و دشمن دینشان در غرب و در مناطق اشغالی  فلسطین و‌جواان و جنوب لبنان و پایگاه های  اجانب در سر زمین های اسلامی است . 

به لیبی و جنگ های داخلی و چند دولتی شدن  این کشور قبلاً قدرتمند و محوری در اسلام در حال نگاه کنید ...

به سوریه  مقاوم در هفتاد سال گذشته علیه دشمن تربن  دشمنان اسلام نگاه کنید که فتنه داخلی و پیروی از نقشه های  انگلیسی صهیونی عاقبتش به چند پاره شدن و غارت نوامیس و خون جاری و به ناحق ریخته در خیابان ها و حالا تا آخرش که معلوم نیست چه می شود نگاه کنید ...

ببینید هر دو طرف بیرق آلاله الا الله بلند می کنند و الله و اکبر می گویند اما با هدایت شیطانی  به نام صهیونیست و در مکتب انگلیس  خبیث عمل می کنند ....

ننگ است جهل تا این حد و أنهم در دوران اتم و الکترون و ماه.اره و آگاهی از سیاست های استعماری و .......

 

به عراق همیشه در آسوب نگاه کنید که ظاهراً  پولشان به دلار است  ولی  وضع اشان و جاده هایشان و برق شأن و بهداشت شان و پیشرفت شأن  بد تر از اتیوپی و فلان کشور عقب مانده وحشی مرکز آفریقا مانده اند و .....

به افغانستان نگاه کنید که  هر چند سال یک گروه می کشند بالا و حاکم می شوند بعد چندی حاکمیت به گروه دیگر می رسد با با جنگ و کشتار  با با کودتا و فرار حکام و مدت ها برادر کشی  و فلاکت و خون و بمب و فقر و بی فرهنگی و تعصبات جاهلی و ......  که مردمش را مجبور به کارگری همراه با تحقیر پناهندگی و اهانت و .... در دیگر کشورها رها شده اند !!!!!

چرا نمی گذارید این کشور با وحدت پیش آمده  ،( اگر چه به حول قوه الهی و نظر امام  مان خط قرمز شأن وحدت ملی و تمامیت مرزها و سرزمین جان مان و اقتدار حاکمیت و پیشرفت  با درکنار هم بودن و ولایتمداری همه مذاهب و اقوام ایرانی  در ریشه به هم پیوسته اقوام  هم خون و هم وطن مان »  اصل است ‌و‌چشم دشمنان و منافقین را کور و بخصوص طرح و برنامه های شیطانی انگلیس خبیث و تخم نا خلفش صهیونیست ها را  باطل و مکر و حیله های شأن  را به خودشان بر گردانیم و خواهیم رساند ... به امید خداوند .....

اگر اینگونه  مباحث کم ارزش در این زمان ما ارزش داشت  علمای بزرگ اسلام مجمع  بحث و گفتگو در این موارد  راه می انداختند !!!! ولی علمای اسلام در همه مذاهب می دانند که اینگونه مباحث بی فایده تضمین کننده آینده و عزت  دین خدا نخواهد بود و مناسب برای روند زندگی مسلمین نخواهد بود  لذا مدام در تلاش برای تقریب مذاهب و مشترکات اول و اصلی دین خدا و فرآن و پیامبر اعظم و خانم «ص»  و بززگان و امامان پس از پیامبر و اتفاقاً مورد توافق و حرمت در بین همه مسلمین یعنی «اهل بیت» رسول الله «ص»  می باشندو..... 

در پایان ......

نصیحت بنده  به هر دو گروه این است که ،این بحث ها را بگذارید برای زمانی که سر سفره مشترک و در خانه های یکدیگر و خیلی دوستانه نشسته این و به صورت طلبگی و حوزوی اگر لازم بود انجام بگیرد و نه در میتینگ  مجازی و تحت سیطره صهیونیست و پدر بزرگش انگلیس خبیث ......

مصلحت  امروز این است که همه ما با هر عقیده و نگاه و دیدگاه مذهبی و سیاسی و قومی و .....اما در پست سر و به فرمان رهبر معظم جان مان سید علی حسینی خامنه ای ، فرمانده  کل قوا و عزت خواه ملت و کشور ایران و اسلام گرای مورد حرمت تمام مسلمین ،  پوتین پوشیده و لباس رزم بر تن و  با شعار اسلام و عزت دینی ، در مقابل دشمنان دین و کشور و ملت مان و مصالح جهان اسلام بایستیم  

همه ما هر یک بنگریم و اختلاف نظر ها . اختلاف برداشت ها و اختلاف تحلیل ها و تفسیر ها نباید چشم مان را از دید  وقایع و واقعیت های جهان امروز  که راه  افتاده دیو در دست  شیطان بزرگ آمریکا و نسل جدید امپراطوری بیزانس ( انگلیس و فرانسه و آلمان و پادگان مشترک شان در قبله گاه اول مسلمین = رژیم صهیونی ) را  ببینیم

 

سنگر دشمن رو برو است  و نه در کنارما و نه در سنگر و خانه خودمان ......

 فراموش نکنید که هر دو گروه  و بخصوص در حال حاضر  با این بحث ها هیچ دفاعی از اصل دین و وحدت ملی که ندارید ، اتفاقاً دارید در جهت خلاف این دو و در جهت خلاف وحدت خواسته شده از طرف رهبر وحدت بخش مان حرکت می کنید ..‌.

امیدوارم  منظور و مقصود این حقیر عشایر زاده  لر خوزستانی را درک و خود را خلاص و رها  از مباحث پای منبر  طراحان انگلیسٓ  خبیث بکنید و تبری بجویید از هرچه سبب تفرقه و دلخوشی دشمنان مان است ....

                ان شاء الله 

با احترام به: 

همه ملت ولایتمدار و وحدت گرا و عزیزم  در تمام خانه بزرگ مان ایران جان ......

ن ـ خ غ / خوزستان 

پیام اصلاح شده تر.   از پیام قبل 

به نام خدا

 

با سلام و احترام

در پاسخ به یحیی:

با توجه به متنی که ارسال کردید، که حاوی واکنش تند به یک روایت تاریخی و همچنین اظهارات گسترده و بعضاً متناقض درباره شخصیت‌های صدر اسلام و وقایع تاریخی است، پاسخ زیر به صورت مستدل و با هدف ایجاد تفکر نقادانه تنظیم شده است:

 

برادر گرامی، ابتدا بابت بیان صریح دیدگاه‌تان، بحث و گفتگو درباره تاریخ اسلام، اگر با انصاف و استناد به منابع معتبر همراه باشد، می‌تواند بسیار سازنده باشد. اما چند نکته مهم در بیانات شما نیاز به تأمل دارد:

 

۱. روایت و اعتبارسنجی تاریخی: روایت مذکور در کتاب«منتهی الآمال» مرحوم شیخ عباس قمی (ره) نقل شده که از محدثان بزرگ شیعه است. نقد یک روایت تاریخی نیازمند ارائه دلیل و برهان است، نه فقط با واژگانی مانند «مزخرفات» و «دروغهای زنانه» آن را رد کرد. روش علمی و منطقی در نقد تاریخ چیست؟ آیا صرف اینکه یک روایت با برداشت‌های رایج ما همخوانی ندارد، دلیل بر نادرستی آن است؟ بسیاری از وقایع تاریخی،اعم از فضایل یا نقاط اختلاف، در منابع معتبر فریقین (اهل سنت و شیعه) با سندهای مختلف نقل شده‌اند. آیا رد مطلق یک دسته از روایات بدون بررسی سندی و محتوایی، منصفانه است؟

 

۲. تناقض در مواجهه با شخصیت‌ها: شما از یک سو بر وحدت و عدم تفرقه تأکید دارید(همه را به یک چشم می‌بینند. این تفرقه است) و از سوی دیگر خود، تقسیم‌بندی‌های شدیدی ارائه می‌دهید: «اموی خوب و بد»، «مشتی سید رافضی»، «دستمزد بگیرهای دولت ترکیه و کویت». این نوع کلی‌گویی‌ها و اتهام‌زنی‌ها چگونه با دعوت به وحدت سازگار است؟ شما خالد بن ولید را«سیف الله» می‌خوانید (لقبی که البته مورد اختلاف مورخان است) و خدمات او را می‌ستایید. اما آیا پذیرش فضایل یک فرد، به معنای نادیده گرفتن یا انکار خطاها و انتقادات وارد به او در منابع تاریخی است؟ آیا می‌توان یک شخصیت تاریخی را کاملاً سفید یا کاملاً سیاه دید؟ روش قرآن در بیان نقاط قوت و ضعف شخصیت‌ها (مثل داستان حضرت داوود و سلیمان علیهما السلام) چیست؟

 

۳. مسئله دفاع از اهل بیت (علیه السلام): شما با تعجب پرسیدید که اگر امیرالمؤمنین(علیه السلام) چنین قهرمانی بود، چرا نتوانست از خانواده خود دفاع کند. این سؤال، خود نیازمند بررسی عمیق‌تر تاریخی است. آیا شرایط سیاسی و اجتماعی پس از رحلت پیامبر (صلوات الله علیه و آله و سلم) و غصب خلافت و همچنین مصلحت‌اندیشی‌های امام علی (علیه السلام) برای حفظ اصل اسلام را در نظر گرفته‌اید؟ آیا صرف داشتن قدرت جسمانی، برای تغییر یک جریان سیاسی کافی است؟ آیا امام علی (علیه السلام) در طول دوران ۲۵ ساله سکوت خود، هیچ دفاعی از حق خود و اهل بیت نکرد؟ مطالعه خطبه‌های شقشقیه و دیگر خطبه‌های نهج البلاغه چه پاسخی به این پرسش شما می‌دهد؟

 

۴. خلط مباحث تاریخی و معاصر: بخش بزرگی از بیانات شما به مسائل کاملاً معاصر مانند گروه‌های تکفیری، اردوغان، ارمنستان و... پرداخته که هیچ ارتباط مستقیم و منطقی با نقد یک روایت تاریخی درباره خالد بن ولید و امام علی (علیه السلام) ندارد. اینگونه اتصالات غیرمنطقی، تنها بحث را از مسیر اصلی خود خارج می‌کند. بهتر است برای هر موضوعی در جای خود و با استدلالات مرتبط بحث شود.

 

سؤالاتی برای تفکر بیشتر:

 

۱. معیار شما برای قبول یا رد یک روایت تاریخی چیست؟ آیا بررسی سند، راویان و همخوانی آن با عقل و قرآن معیار است، یا همخوانی آن با برداشت‌ها و احساسات شخصی؟ ۲.آیا می‌توانید توضیح دهید که چگونه بین تقدیر از خدمات برخی صحابه در گسترش اسلام، با نقد عملکردهای تاریخی خاص آنان (که در منابع آمده) تعادل برقرار می‌کنید؟ آیا نقد تاریخی به معنای تکفیر یا تخریب تمامی خدمات است؟ ۳.با توجه به اینکه خودتان فرمودید «مسلمان هستم» و نه سنی و نه رافضی، مدل تعامل شما با اختلافات تاریخی بین مسلمانان چیست؟ آیا نادیده گرفتن تمامی اختلافات و سکوت درباره آنها راه حل است، یا بررسی منصفانه و محترمانه آنها با هدف عبرت‌گیری؟ ۴.به نظر شما، هدف از مطالعه تاریخ اسلام و زندگی صحابه و اهل بیت (علیه السلام) چیست؟ آیا تنها ستایش بی قید و شرط است، یا عبرت‌آموزی، شناخت الگوهای صحیح و ناصحیح، و درک بهتر دین؟

 

امیدوارم این پاسخ و سؤالات، زمینۀ تفکری عمیق‌تر و گفتگویی محترمانه و سازنده را فراهم آورد.

 

و السلام علیکم و رحمه الله

به نام خدا

 

با سلام و احترام

در پاسخ به شاهینم:

از اینکه دغدغه‌های خود را درباره تأثیرات منفی اختلافات مذهبی در جهان اسلام به اشتراک گذاشتید، صمیمانه تشکر می‌کنم. بسیاری از نکاتی که به آن‌ها اشاره کردید، از جمله سوءاستفاده گروه‌های تکفیری از احساسات مذهبی، لزوم وحدت مسلمانان و عواقب ویرانگر تفرقه، دغدغه‌هایی مشترک و به‌جاست. پاسخ بنده را به چند بخش تقسیم می‌کنم:

 

۱. اشتراک در دغدغه اصلی: وحدت و عملگرایی

 

کاملاً با شما هم‌رأی هستم که:

 

· بحث‌های تاریخی اگر به جان‌گیری، تحقیر دیگران و غفلت از مشکلات اصلی امت اسلامی بینجامد، نه تنها مفید نیست، بلکه مضر است.

· دشمنان اسلام از این تفرقه‌ها سوءاستفاده می‌کنند و جهان اسلام را تضعیف می‌کنند.

· وحدت مسلمانان می‌تواند آن‌ها را به قدرت اول جهان تبدیل کند و این یک آرمان بلند و اسلامی است.

 

سؤال اول برای تفکر: آیا راه حفظ وحدت، نادیده گرفتن کامل تاریخ و سکوت درباره تمامی حقایق و درس‌های آن است، یا یافتن روشی محترمانه و عاقلانه برای گفتگو درباره تاریخ، با هدف عبرت‌گیری و اجتناب از تکرار خطاهای گذشته، بدون تحریک احساسات و تفرقه‌افکنی؟

 

۲. نقدی بر چند پیشفرض مطرح شده در صحبت‌های شما:

 

· «این بحث‌ها هیچ دردی را دوا نمی‌کند»: تاریخ تنها زمانی بی‌فایده است که آن را به صورت یک سری داستان‌های خشک و مناقشه‌برانگیز بخوانیم. اما اگر تاریخ را به مثابه «مخزن تجارب» ببینیم، پاسخ به سؤالات زیر را در آن می‌یابیم:

  · علل انحطاط تمدن‌ها چیست؟

  · چگونه حاکمان ظالم بر مسند قدرت می‌نشینند؟

  · چگونه می‌توان از تحریف دین جلوگیری کرد؟

  · سؤال دوم: به نظر شما، آیا می‌توان انکار کرد که شناخت دقیق و بیطرفانهٔ تاریخ صدر اسلام (با همهٔ فراز و نشیب‌هایش) می‌تواند به ما در شناخت الگوهای صحیح حکمرانی، عدالت و مقاومت در برابر ظلم کمک کند؟

· «هر کسی در خانواده‌ای دیگر متولد می‌شد، تعصبات دیگری داشت»: این نکته‌ای بسیار عمیق و درست است و باید همه ما را به فروتنی فکری دعوت کند. اما این سؤال را به وجود می‌آورد:

  · سؤال سوم: اگر بپذیریم که محیط در باورهای ما تأثیر دارد، آیا بهترین راه، تسلیم کامل در برابر این جبر محیطی است، یا باید برای کشف حقیقت، تعصبات قومی و مذهبی را کنار گذاشت و با دل و جان به دنبال مطالعه‌ای بی‌طرفانه و جست‌وجوی حقیقت رفت، حتی اگر با باورهای ما در تضاد باشد؟

· «خارجی‌ها بیشتر به سمت اهل سنت گرایش پیدا می‌کنند»: این ادعا نیاز به آمار و داده‌های دقیق دارد و به صورت کلی قابل اثبات نیست. بسیاری از غیرمسلمانان و محققان، با مطالعهٔ عمیق در میراث اهل بیت (علیهم السلام) و مکتب تشیع، به آن گرایش پیدا کرده‌اند. مهم‌تر از آن:

  · سؤال چهارم: آیا معیار حقانیت یک مکتب، تعداد پیروان آن است یا استحکام استدلال‌ها و هماهنگی آن با عقل و فطرت و کتاب خدا؟ اگر معیار، تعداد پیروان بود، آیا باید مسیحیت را برتر از اسلام دانست؟

· «اگر در قرآن سوره‌ای بود که مسلمان را تعریف می‌کرد...»: در واقع قرآن به جای پرداختن به نام‌ها و لقب ها، به اصول و ارزش‌ها پرداخته است. آیات زیادی معیارهای تقوا، ایمان و عمل صالح را بیان می‌کنند. به عنوان مثال: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ» (گرامی‌ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست). اما سؤال اساسی اینجاست:

  · سؤال پنجم: وقتی در مصداق‌یابی این اصول کلیدی (مثل عدالت، تقوا، امر به معروف) اختلاف نظر عمیق پیش می‌آید، آیا باید به سراغ سیره و روش کسانی رفت که قرآن آن‌ها را الگو و مبین قرآن معرفی کرده است؟ (مطابق آیهٔ «وَ أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ» و آیات اطاعت از اولی الامر).

۳. پاسخ به یک اشکال محوری: «چرا امام علی (علیهدالسلام) سکوت کرد؟»

 

شما به درستی به یک پارادوکس ظاهری اشاره کردید: چگونه قهرمانی مانند امام علی (علیه السلام) در برابر غصب حقش و ظلم به خانواده‌اش سکوت کرد؟ پاسخ این سؤال درمصلحت‌سنجی کلان نهفته است. امام علی (علیه السلام) در بیانات متعدد خود (به ویژه در نهج البلاغه) توضیح داده‌اند که دلیل سکوت، حفظ اصل اسلام بود. ایشان می‌فرمایند اگر قیام می‌کرد، بنیان‌های نوپای اسلام به کلی ویران می‌شد و منافقین و کفار پیروز می‌شدند. ایشان مانند پزشکی بود که مجبور است عضو بیمار را برای نجات کل بدن تحمل کند. سکوت ایشان، سکوتی آگاهانه، فعال و مملو از مبارزهٔ فرهنگی بود، نه سکوتی از روی ترس یا ناتوانی.

 

سؤال ششم: آیا به نظر شما، صبر و سکوت  برای حفظ یک آرمان بزرگ‌تر (در اینجا، دین خدا)، نشانهٔ ضعف است یا نشانهٔ ی درجهٔ شجاعت، ایثار و درایت؟

جمع‌بندی و پیشنهاد نهایی:

 

همدردی من با نگرانی شما دربارهٔ تفرقه کامل است. اما راه حل، نادیده گرفتن تاریخ نیست. راه حل، تغییر نگرش در مواجهه با تاریخ است.

 

· باید تاریخ را نه برای کسب برتری جویی، که برای کسب بینش بخوانیم.

· باید به جای تحقیر دیگران، به نقد منصفانهٔ عملکردها بپردازیم.

· باید به جای گیر کردن در جزئیات رخدادها، به درس‌های کلان آن‌ها توجه کنیم.

 

آیا موافق نیستید که اگر همهٔ ما – با هر گرایش مذهبی – این منش را پیشه کنیم، هم می‌توانیم از گذشته درس بگیریم، هم از سوءاستفادهٔ تفرقه‌افکنان جلوگیری کنیم، و هم به سمت وحدتی قدرتمند و عاقلانه حرکت کنیم؟

 

منتظر دیدگاه روشنگر شما دربارهٔ این سؤالات هستم.

 

و السلام علیکم و رحمه الله

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی