قل الله ثم ذرهم

مجموعه ای از حکایات و فضایل پیرامون ائمه اطهار علیهم السلام

قل الله ثم ذرهم

مجموعه ای از حکایات و فضایل پیرامون ائمه اطهار علیهم السلام

قل الله ثم ذرهم
طبقه بندی موضوعی
در یکی از مجامع معتبره‌ی از عامه، موسوم به تحفه الاخوان حکایت شده است که مردی منافق، زنی مومنه داشت و آن زن در تمام اموراتِ خود اعانت به اسم باری تعالی می‌جست و در هر وقت و هر کار و هر عملی، بسم الله الرحمن الرحیم می‌گفت و شوهرش از توسل آن مومنه به بسم الله بسیار در غضب می‌شد و چاره ای از منع او نداشت؛ تا آن که روزی کیسه‌ای از زر به او داد و گفت تا او را نگاه بدارد. زن کیسه را گرفت و گفت بسم الله الرحمن الرحیم، پس آن کیسه را در خرقه‌ای پیچید و گفت بسم الله الرحمن الرحیم و او را در مکانی پنهان نمود و بسم الله گفت. پس از اینکه زن، کیسه‌ی زر را پنهان نمود، شوهر برای اینکه همسر مومنه‌اش را در وقت طلب کردن کسیه، خجالت زده کند، آن را سرقت نموده و به دریا انداخت.

او کیسه‌ی زر را به دریا انداخت و پس از آن، در دکان خود نشست. در بین روز، صیادی دو ماهی آورد که بفروشد. پس آن مرد منافق آن دو ماهی را خریده و به منزل خود فرستاد که آن ضعیفه‌ی مومنه غذایی از برای شب او طبخ کند. چون شکم یکی از آن ماهیان را پاره نمود، آن کیسه‌ی زر را در میان شکم او دید. بسم الله گفت و او را برداشت و در مکان اول گذاشت.

پس چون شب شد و شوهر از بازار به منزل آمد، آن زن، ماهیان بریان را نزد او حاضر ساخته و تناول نمودند. پس از صرف غذا، مرد گفت آن کیسه‌ی زری را که نزدت امانت گذاشتم بیاور. زن برخاسته و بسم الله الرحمن الرحیم گفت و آن کیسه را در پیش شوهرش گذاشت و شوهر از این معنی بسیار تعجب نموده و سجده ی الهی به جا آورده و از جمله‌ی مومنین گردید[1]

 

[1] خزینه الجواهر، نهاوندی، انتشارات اسلامیه، ص 603، ح32 [با اندکی ویرایش]

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۰/۱۴
محمد حسنی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی