قل الله ثم ذرهم

مجموعه ای از حکایات و فضایل پیرامون ائمه اطهار علیهم السلام

قل الله ثم ذرهم

مجموعه ای از حکایات و فضایل پیرامون ائمه اطهار علیهم السلام

قل الله ثم ذرهم
طبقه بندی موضوعی

روزی هارون به امام کاظم(ع) عرض کرد: مرزهای فدک را تعیین کن تا آن را به شما بازگردانم!

حضرت به درخواست او توجهی نکرد و از پاسخ به سؤالش ابا نمود. اما هارون بسیار اصرار کرد تا آنکه امام(ع) فرمود:

اگر قصد باز گرفتن فدک را داشته باشم، آن را طبق مرزهای واقعی می‏گیرم!

هارون با تعجب پرسید: مگر محدوده‏ی آن تا کجاست؟

حضرت فرمود: اگر مرزهای حقیقی فدک را بگویم هرگز آن را به من نخواهی داد!

هارون گفت: به حق جدت هر محدوده‏ای که تعیین کنی به تو بازمی‏گردانم.

حضرت فرمود: یک مرز فدک شهر عدن (در یمن) است! با شنیدن این سخن رنگ صورت هارون تغییر کرد و گفت: مرز دیگر آن کجاست؟ فرمود: سمت دیگر سمرقند است! از شدت ناراحتی چهره‏ی هارون تیره شد، و حضرت ادامه داد: از سوی دیگر به آفریقا می‏رسد!! هر لحظه بر غضب هارون افزوده می‏شد اما نمی‏توانست سخنی بگوید، تا آنکه امام(ع) فرمود: آخرین مرز فدک نیز سیف البحر (کنار دریای خزر) است.

 هارون طاقت از کف داد و گفت: تو که چیزی برای ما باقی نگذاشتی، پس بیا بر جای من تکیه کن! امام کاظم(ع) به او فهمانده بود که فدک یعنی تمام قلمرو حکومتی که غصب شده است؛ و لذا فرمود: من که گفتم اگر برایت بگویم آن را به من باز نمی‏گردانی!

بعد از این ماجرا بود که هارون تصمیم به قتل امام(ع) گرفت[1].


[1] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏48، ص 144

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۰۹
محمد حسنی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی