بند18-آن کشتهاى که نیست جزایى براى او
پنجشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۵، ۰۱:۱۲ ب.ظ
آن کشتهاى که نیست جزایى براى او
غیر از خداى او که بود خونبهاى او
آن کشتهاى که حیدر و زهرا و مصطفى
دارند صبح و شام به جنت عزاى او
آن کشتهاى که شِمّهاى از شرح ماتمش
خواند از براى موسى عمران، خداى او
آن کشتهاى که ساخت خداوند کردگار
سر تا به سر جهان همه ماتم سراى او
آن کشتهی جفا که جز او هیچ کشتهاى
هرگز نشد جدا سر او از قفاى او
ز احرام حج چو گشت به کرب و بلا مُحِل
زیبد به کعبه فخر کند کربلای او
از سر چو شد عمامه و، از دوش او رَدا
گردید کبریاى خدا، رداى او
کاش آن زمان که در ره جانان شد او فدا
جان جهانیان همه مىشد فداى او
دل تا ز جان بُرید و به جانان خویش بست
دل های دوستان همه شد آشنای او
بَهر لِقا چو خویش فنا کرد در بقاء
شد تا ابد لقای خدایی لقای او
معراج اوَّلش سر دوش پیمبر است
معراج آخرش زِ هر اندیشه برتر استدیوان آخوند ملا فتح الله شوشتری (وفایی)
۹۵/۰۶/۲۵