بند15-می بود واجب ار که کسی را چنین کشند
پنجشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۵، ۰۱:۰۹ ب.ظ
می بود واجب ار که کسی را چنین کشند
ممکن نمی شدی که به این ظلم و کین کشند
اسلام و دین ببین که چسان امّت نبی
دین را بهانه کرده و اسلام و دین کشند
بهر یزید و زادهی مرجانهی پلید
سبط رسول و زادهی حبل المتین کشند
دوزخ کم است بهر گروهی که از جفا
جان جهان و مظهر جان آفرین کشند
دنیا پرست بین که به امید مُلک ری
از دین گذشته خسرو دنیا و دین کشند
پروردگان دامنت ای چرخ دون نواز
پروردهی کنار رسول امین کشند
کافردلان نگر، به لب آب، تشنه لب
آن را که هست معنی ماء معین کشند
کشتند آن که از پی یک تار موی او
نبود تلافی ار همه اهل زمین کُشند
چون ظلمشان نداشت نهایت پس از حسین
کردند قصد تا که مگر عابدین کشند
ایزد نخواست ورنه از ایشان عجب نبود
بر هم زنند یکسره شیرازهی وجود
دیوان آخوند ملا فتح الله شوشتری (وفایی)
۹۵/۰۶/۲۵