بند11-اى خاک کربلا تو بهشت برین شدى
اى خاک کربلا تو بهشت برین شدى
ز آن رو که جاى خسرو دنیا و دین شدى
نازى اگر به کعبه و بالى اگر به عرش
زیبد، چو جاى آن بدن نازنین شدى
هستى زمین و قدر تو از آسمان گذشت
یا حَبَّذا زمین که به از هر زمین شدى
خوابیده بس که سبز خطان در تو گلعذار
یک باغ پر ز نسترن و یاسمین شدى
از نافههاى خون ز غزالان هاشمى
باللَّه خطاست گویمت ار مُشک چین شدى
جان جهان چو در تو نهان شد به روزگار
ز آن جان پاک، منظر جان آفرین شدى
بگزیده جاى در تو چو آن شاهباز عرش
تا روز حشر، مهبط روح الامین شدى
پنهان چو شد پناه خلایق به کوى تو
ز آن شد که کعبهی دل اهل یقین شدى
خورشید اگر کند ز تو پیوسته کسب نور
ز آن رو بود که مطلع انوار دین شدى
بوى بهشت از تو رسد بر مشام جان
اى خاک تا به نکهت سیبش قرین شدى
از عرش چون فتاده به فرش تو گوشوار
زیبد اگر به چرخ زنى چتر افتخار
دیوان آخوند ملا فتح الله شوشتری (وفایی)