المنه لله که به مقصود رسیدیم
پنجشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۴۱ ق.ظ
بس جور کشیدیم در این ره که بریدیم
المنه لله که بمقصود رسیدیم
طی شد الم فُرقت و برخاست غم از دل
با دوست نشستیم و می وصل چشیدیم
از علم، یقین آمد و از گوش به آغوش
دیدیم عنان، آنچه به گفتار شنیدیم
تا صاف شود عیش ز آلایش عصیان
با دوست یکی گشته، سر مرگ بریدیم
بس عقدهی مشکل که در این راه گشودیم
بس گم شدگان را که به فریاد رسیدیم
با پای برفتند گروهی ره جنت
ما با پَرِ عرفان به ره قدس پریدیم
بر وحدت حق فاش و نهان داده شهادت
تا ساغری از باده توحید چشیدیم
عرفانِ ولی را ز ره وحی گرفتیم
فرمان نبی را به دل و جان گرویدیم
با پای دوم راه سفر رفت محبش
ما سر به تبرهای تبرّاش بریدیم
قومی سپر خویش نمودند سوم را
ما تیغ براءت به سرِ هرشه کشیدیم
چون فیض رسیدیم به سر چشمه حیوان
از مرگ رهیدیم و ز آفات جهیدیم
۹۵/۰۳/۲۷