آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند [ص128 انتشارات دوران]
پنجشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۳۷ ق.ظ
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشهی چشمی به ما کنند
دردم نهفته بِهْ ز طبیبانِ مدّعی
باشد که از خزانهی غیبش دوا کنند
معشوق چون نقاب ز رخ برنمیکشد
هرکس حکایتی به تصوّر چرا کنند
چون حسنِ عاقبت نه به رندی و زاهدیست
آن بِهْ که کارِ خود به عنایت رها کنند
بیمعرفت مباش که در مَنْ یزیدِ عشق
اهلِ نظر معامله با آشنا کنند
می خور که صد گناه ز اغیار در حجاب
بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند
پیراهنی که آید ازو بوی یوسفم
ترسم برادرانِ غیورش قبا کنند
بگذر به کوی میکده تا زمرهی حضور
اوقات خود ز بهر تو صرفِ دعا کنند
حالی درون پرده بسی فتنه میرود
تا آن زمان که پرده برافتد چِها کنند
گر سنگ ازین حدیث بنالد عجب مدار
صاحبدلان حکایتِ دل خوش ادا کنند
حافظ دوام وصل میسّر نمیشود
شاهان کم التفات به حالِ گدا کنند
۹۵/۰۳/۲۷