سالها دل طلبِ جام جم از ما میکرد [ص94 انتشارات دوران]
چهارشنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۰۵ ب.ظ
سالها دل طلبِ جام جم از ما میکرد
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا میکرد
گوهری کز صدفِ کون و مکان بیرون است
طلب از گمشدگانِ لب دریا میکرد
مشکلِ خویش بَرِ پیرِ مغان بردم دوش
کاو به تأیید نظر، حلّ معمّا میکرد
دیدمش، خرّم و خندان، قدحِ باده به دست
وندر آن آینه، صد گونه تماشا میکرد
گفتم این جام جهانبین به تو کی داد حکیم
گفت آن روز که این گنبد مینا میکرد
بیدلی در همه احوال خدا با او بود
او نمیدیدش و از دور خدایا میکرد
آن همه شعبدهها عقل که میکرد اینجا
سامری پیش عصا و ید بیضا میکرد
گفت آن یار کزو گشت سرِ دار بلند
جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد
فیضِ روح القدس ار باز مدد فرماید
دیگران هم بکنند آنچه مسیحا میکرد
گفتمش زلف چو زنجیر بتان از پی چیست
گفت حافظ گلهای از دل شیدا میکرد
۹۵/۰۳/۲۶