بند3-گفت ای گروه هر که ندارد هوای ما
چهارشنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۱۱ ق.ظ
|
گفت ای گروه هر که ندارد هوای ما |
سر گیرد و برون رود از کربلای ما |
ناداده تن به خواری و ناکرده ترک سر |
نتوان نهاد پای به خلوت سرای ما |
تا دست و رو نشست به خون می نیافت کس |
راه طواف بر حرم کبریای ما |
این عرصه نیست جلوه گه روبه و گراز |
شیرافکن است بادیه ی ابتلای ما |
همراز بزم ما نبوَد طالبان جاه |
بیگانه باید از دو جهان آشنای ما |
برگردد آن که با هوس کشور آمده |
سر ناورد به افسر شاهی گدای ما |
ما را هوای سلطنت مُلک دیگر است |
کاین عرصه نیست در خور فرّ همای ما |
یزدان ذوالجلال به خلوت سرای قدس |
آراسته است بزم ضیافت برای ما |
برگشت هر که طاقت تیر و سنان نداشت |
چون شاه تشنه کار به شمر و سَنان نداشت |
|
۹۵/۰۳/۲۶