مرثیه ها-بند شانزدهم
****** |
ای خون پاک از همه چیزی تو برتری |
زان برتری که خون خداوندِ اکبری |
ای خون هزار مرتبه سوگند میخورم |
بر پاکی ات که طاهر و طُهر و مطهَّری |
ای خون پاک گر تو نه ثارالّلهی چرا |
خواهنده ات خداست به هنگام داوری |
در حیرتم که اهل ستم چون کنند چون |
در روز داوری چو تو خود خون داوری |
ای خون پاک از تو حسین چون وضو گرفت |
او را خدا به هر دو سرا داد سروری |
چون از تو بوده غسل و وضوی شهادتش |
از سلسبیل بهتر و برتر ز کوثری |
دریای رحمتی تو که آن کشته ی جفا |
اندر تو کرده کشتی عشقش شناوری |
خطّ شهادتی تو که چون نامه ی فراق |
بر بال ذوالجناح و به بال کبوتری |
گاهی به زرد چهره و گیسوی زینبی |
گاهی به سبز شیشه و بر چرخ اخضری |
بر روی دین و چهره ی ایمان تو غازه ای |
بر پیکر عروس شهادت تو زیوری |
ای خون مگر ز پیکر پاک محمّدی |
ای خون مگر ز مُهجه ی زهرای ازهری |
هستی تو کیمیای سعادت به نشأتین |
اکسیر اعظمی تو و گوگرد احمری |
ای خون اگر که مُشک ختا خوانمت خطاست |
تو از دل و ز نافه و از نافه برتری |
ای خون تو چیستی که همه جرم انس وجان |
با نیم قطره ات ننماید برابری |
چیزی خدا ندید بها از برای تو |
خود را بدید در عوض و در بهای تو |