مرثیه ها-بند پانزدهم
سه شنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۱۸ ب.ظ
****** |
می بود واجب ار که کسی را چنین کُشند |
ممکن نمی شدی که به این ظلم و کین کُشند |
اسلام و دین ببین که چسان امّت نبی |
دین را بهانه کرده و اسلام و دین کُشند |
بهر یزید و زادۀ مرجانۀ پلید |
سبط رسول و زادۀ حبل المتین کُشند |
دوزخ کم است بهر گروهی که از جفا |
جان جهان و مظهر جان آفرین کُشند |
دنیا پرست بین که به امید مُلکِ ری |
از دین گذشته خسرو دنیا و دین کُشند |
پروردگان دامنت ای چرخ دون نواز |
پروردۀ کنار رسول امین کُشند |
کافردلان نگر، به لب آب، تشنه لب |
آن را که هست معنی ماء معین کُشند |
کشتند آن که از پی یک تار موی او |
نبود تلافی ار همه اهل زمین کُشند |
چون ظلمشان نداشت نهایت پس از حسین |
کردند قصد تا که مگر عابدین کُشند |
ایزد نخواست ورنه از ایشان عجب نبود |
بر هم زنند یکسره شیرازۀ وجود |
۹۵/۰۳/۲۵