قل الله ثم ذرهم

مجموعه ای از حکایات و فضایل پیرامون ائمه اطهار علیهم السلام

قل الله ثم ذرهم

مجموعه ای از حکایات و فضایل پیرامون ائمه اطهار علیهم السلام

قل الله ثم ذرهم
طبقه بندی موضوعی

از افرادی ثقه و قابل اعتماد، [ازجمله از مرحوم مغفور حجة الاسلام و المسلمین آقاى حاج آخوند قمى طاب‌ثراه] نقل شده: زمانى‏که در عصرِ میرزاى شیرازى بزرگ علیه‌‌الرحمه، مقیم سرّمن‏را ( سامرّا) بودیم، روزى در بین راه، به مرحوم حاج شیخ فضل الله نورىِ شهیدِ مصلوب، برخوردم و ایشان را بسیار مضطرب و افسرده دیدم.

سبب سؤال کردم. فرمودند: چندى قبل، خدا فرزندى به من عطا فرمود و اتفاقا مادرش شیر نداشت. در مقام تحصیل زن مُرضِعه برآمدیم تا اینکه زنى را پیدا کردیم و او بچه را شیر مى‏داد.

امروز پس از مدتى فهمیدیم این زن، سُنّیه، بعلاوه ناصبى است؛ لذا خیلى مضطربم و در این فکرم که با این بچه چه کنم؟ این همان بچه‌‌ای بود که بزرگ شد و عاقبتِ کار، از بنیان‌‌گزارهاى مشروطه شد و در دار زدن پدرش کمک و خوشحالى مى‏کرد بلکه کف هم مى‏زد!

در نتیجه‌ی این عمل، عاقّ دارین شد و در دنیا به تیرِ غیبى کشته شد؛ تا آخرت چه شود[1]؟!




[1] جامع الدرر، حاج آقا حسین فاطمى، چاپخانه علمیه قم، ج2، ص290 [چاپ امیر کبیر، ج2، ص278]

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۱۰
محمد حسنی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی