قل الله ثم ذرهم

مجموعه ای از حکایات و فضایل پیرامون ائمه اطهار علیهم السلام

قل الله ثم ذرهم

مجموعه ای از حکایات و فضایل پیرامون ائمه اطهار علیهم السلام

قل الله ثم ذرهم
طبقه بندی موضوعی

قاضی ابوسعید قمی‌که ازجمله‌ی علمای زمان شاه عباس ثانی بوده نقل میکند که:

روزی شیخ بهایی به قصدِ زیارت یکی از اهل حال و باطن که در مقبره‌ای از مقابر اصفهان منزل داشت، از اصفهان بیرون رفت و چون با آن شخصِ عارف ملاقات نمود و بابِ سخن از هر طرف مفتوح گردید، آن عارف برای شیخ حکایت نمود که روزِ قبل، امری عجیب و کیفیتی غریب در این مقبره ملاحظه نموده‌‌ام و آن این است که دیدم جماعتی، جنازه‌ای را در این مقبره وارد نمودند و او را در فلان موضع دفن کردند و رفتند و آن موضع دفن را به شیخ نشان داد.

پس چون ساعتی گذشت ناگاه بوی خوشی شنیدم که از بوهای خوش این نشئه نبود. پس متحیر شدم و از چپ و راست، در صدد تفحص از آن برآمدم که بدانم آن بویِ خوش، از کجاست؟ پس ناگاه جوان خوش سیمایی را دیدم که در زیّ ابناء تجمل و ثروت بود. او به جانب مقبره‌ی آن شخص روان شد تا در نزدیکِ آن قبر نشست و ناگاه وارد قبر شد. پس بگذشت زمانی که شنیدم بوی بد و خبیثی را که در عمر خود، از آن بدتر و گندتر نشنیده بودم. چون در پی یافتن منشا آن بو بر آمدم، سگی را دیدم که به نزدیک آن قبر می‌رود. ناگاه دیدم که قبر شکافته شد و آن سگ، داخل قبر گردید.

 پس من کمال حیرت را از این واقعه حاصل کرده و متفکر در آن بودم. ناگاه دیدم آن جوانی که اول داخل قبر شده بود، با لباس پاره شده و جسدِ مجروح بیرون آمد و شروع نمود در رفتن به سمتِ راهی که از اول آمده بود. پس خود را به او رسانیده و از او ملتمسانه خواستم که حقیقت را برایم بیان و واقع را مکشوف دارد.

پس آن جوان گفت که من اعمال حسنه‌ی این میّت هستم و مأمور بودم که با او در قبرش رفاقت و مصاحبت نمایم و آن سگ که بعد از من واردِ قبر شد، اعمال سیئه‌ی صاحب این قبر است. پس من خواستم او را از قبر بیرون نمایم اما آن سگ، مرا گزیده و بدنم را مجروح کرد و مرا از قبر بیرون نمود و من تابِ مقاومت با او را نداشتم و او اکنون جهت مصاحبت با میت، در قبر باقی مانده است.

چون آن عارف این حکایت را برای شیخ نقل نمود، شیخ فرمود این حکایت، مؤید قول امامیه است به تجسم اعمال و مصوّر شدن آن به صورت مناسبه به حسب اختلاف احوال[1].


[1] خزینه الجواهر فی زینت المنابر، نهاوندی علی اکبر، انتشارات اسلامیه، ص 541

[با اندکی ویرایش]

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۱۰
محمد حسنی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی