امام حسن عسکریّ از جدّ بزرگوارشان حضرت امام سجاد علیهما السّلام روایت نمودهاند که: روزی امیر المؤمنین علی علیهالسّلام در مسجد نشسته بودند که مردی از اهالی یونان که مدّعی فلسفه و طبّ بود خدمت آن حضرت رسیده و عرض کرد:
ای ابو الحسن!، خبر جنون دوستت به من رسیده، آمدم تا درمانش کنم ولی خبر یافتم که او وفات نموده و فرصتی که قصد آن را داشتم از دستم رفته است. به من گفته اند که تو پسر عمو و داماد اویی، اکنون که به تو می نگرم میبینم که رنگ زرد چهرهات، نشان از غلبه صفرا دارد و میبینم که دو ساق پای شما نیز بسیار نازک شده است