قل الله ثم ذرهم

مجموعه ای از حکایات و فضایل پیرامون ائمه اطهار علیهم السلام

قل الله ثم ذرهم

مجموعه ای از حکایات و فضایل پیرامون ائمه اطهار علیهم السلام

قل الله ثم ذرهم
طبقه بندی موضوعی

توبه‌ی «بُشر حافی» به دست موسی بن جعفر(ع)

يكشنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۰۲ ق.ظ

علّامه حلّى در منهاج الکرامة نقل کرده که بُشر حافی به دست حضرت موسى بن جعفر(ع) توبه کرد، و سببش آن شد که روزى آن حضرت، گذشت از درِ خانه‌ی او در بغداد، شنید که صداى ساز و آواز و غنا و نى و رقص از آن خانه، بیرون مى‏آید؛ پس بیرون آمد از آن خانه، کنیزکى و در دستش خاکروبه بود، آن خاکروبه را ریخت بر درِ خانه.

حضرت به او فرمود: اى کنیزک! صاحبِ این خانه آزاد است یا بنده؟

گفت: آزاد است.

فرمود: راست گفتى، اگر بنده بود از مولاى خود مى‏ترسید.

کنیزک چون برگشت، آقاى او بُشر بر سر سفره‌ی شراب بود، پرسید چه باعث شد تو را که دیر آمدى؟

کنیزک، حکایت را براى بُشر نقل کرد. بُشر به پاىِ برهنه بیرون دوید و خدمت آن حضرت رسید و عذر خواست و گریه کرد و اظهار شرمندگى نمود و از کارِ خود توبه کرد بر دست شریف آن حضرت.

 (مؤلّف گوید) که: بُشر را سه خواهر بوده که بر طریقه‌ی او سلوک مى‏کردند، و صوفیه را اعتقاد تمامى است به او، و او را «حافى» مى‏گفتند به واسطه آن که پاى برهنه بود همیشه و سبب پا برهنگیش ظاهرا آن بوده که پا برهنه خدمت حضرت امام موسى(ع) دویده و به سعادت عظمى رسیده.

و بعضى نقل کرده‏اند که سِرّ پا برهنگى او را از خودش پرسیدند، در جواب گفت: «وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکمُ الْأَرْضَ بِساطاً»؛ ادب نباشد که بر بساط شاهان با کفش روند[1].

 

[گویند] در آن مدت که پای برهنه در بغداد سیر می‌نمود، هیچ حیوانی در کوچه و بازار «روث» نمی‌افکند تا قدم او را ملوث نگرداند.

روزی بعد از سی سال، شخصی سرگینِ اسبی در کوچه‌‌ای دید و فریاد برآورد که بُشر وفات یافته؛ چون تفحص نمودند او را در ویرانه‌ای یافتند که به رحمت الهی واصل شده است.

از او پرسیدند: تو این معنی را از کجا دانستی؟

جواب داد: دانستم که تا او در حیات باشد، هیچ حیوانی در کوچه و بازار سرگین نیندازد و امروز روثِ اسبی را در بازار مشاهده کردم؛ پس فهمیدم که او از دنیا رفته است[2].


[1] منتهی الامال، حاج شیخ عباس قمی، انتشارات هجرت، ج2، ص 345؛ خزینه الجواهر فی زینت المنابر، نهاوندی علی اکبر، انتشارات اسلامیه، ص 639

 

[2] خزینه الجواهر فی زینت المنابر، نهاوندی علی اکبر، انتشارات اسلامیه، ص 640

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۰۹
محمد حسنی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی