قل الله ثم ذرهم

مجموعه ای از حکایات و فضایل پیرامون ائمه اطهار علیهم السلام

قل الله ثم ذرهم

مجموعه ای از حکایات و فضایل پیرامون ائمه اطهار علیهم السلام

قل الله ثم ذرهم
طبقه بندی موضوعی

روایت شده که على بن یقطین به حضرت موسی بن جعفر(ع) نوشت که روایات در باب وضوء مختلف است، مى‏خواهم به خطّ مبارکِ خود مرا راهنمایی فرمایید که چگونه وضو مى‏کرده باشم؟

امام(ع) به او نوشت که تو را امر مى‏کنم به آن که سه بار رو بشویى، و دست‏ها را از سر انگشتان تا مِرفَق سه بار بشویى و تمام سر را مسح کن و ظاهر دو گوش را مسح نماى و پاها را تا ساق بشوى به روشى که حنفیان مى‏کنند!.

چون نوشته به على رسید تعجّب نموده با خود گفت: این عملِ مذهب او نیست و مرا یقین است که هیچ یک از این اعمال موافق حقّ نیست، امّا چون امام(ع) مرا به این مأمور ساخته، مخالفت نمى‏کنم تا سِرِّ آن ظاهر شود، و بعد از آن همیشه آن چنان وضو مى‏ساخت تا آن که مخالفان و دشمنان گفتند به هارون، على بن یقطین رافضى است و به فتواىِ امام موسى کاظم(ع) عمل مى‏کند و از فرموده‌ی او تخلّف روا نمى‏دارد؛ و هارون الرشید در خلوت با یکى از خواصّ خود گفت که: در خدمت على تقصیرى نیست امّا دشمنانش به جِدّ اند که او رافضى است و من نمى‏دانم که امتحان او به چه چیز است که بکنم و خاطرم اطمینان یابد؟

آن شخص گفت: شیعه را با سنّى مخالفتى که در باب وضوء است و در هیچ مسأله و فعلى آن قدر مخالفت نیست. اگر وضوى او با آن‏ها موافق نیست، حرف آن جماعت راست است و الّا فلا.

رشید را معقول افتاده، روزى او را طلبید و در یکى از خانه‏ها کارى فرمود و به شغلى گرفتار کرد که تمام روز و شب مى‏بایست اوقات صرف کند، حکم نمود که از آنجا بیرون نرود و به غیر از غلامى، در خدمت او کسى را نگذاشت، و على را عادت بود که نماز را در خلوت مى‏کرد. چون غلام، آب وضو را حاضر ساخت، فرمود که درِ خانه را بسته، برود و خود برخاست و به همان روشی که مأمور بود وضوء ساخت و به نماز مشغول شد و رشید، خود از سوراخى که از بامِ خانه در آنجا بود نگاه مى‏کرد، و بعد از آن که دانست على از نماز فارغ شده، آمد و به او گفت: اى على! هر که تو را از رافضیان مى‏داند، غلط مى‏گوید و مِن‌بعد سخن هیچ کس درباره‌ی تو مقبول نیست.

و بعد از این حکایت به دو روز، نوشته‏اى از امام(ع) رسید که طریق وضوى درست، موافق مذهب معصومین(علیهم السلام) در آن مذکور بود و او را امر نمود که بعد از این وضو را مى‏باید به این روش مى‏ساخته باشى که آنچه از آن بر تو مى‏ترسیدم گذشت، خاطر جمع دار و از این طریق تخلّف مکن[1].



[1] منتهی الامال، حاج شیخ عباس قمی، انتشارات هجرت، ج2، ص 368

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۰۹
محمد حسنی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی