قل الله ثم ذرهم

مجموعه ای از حکایات و فضایل پیرامون ائمه اطهار علیهم السلام

قل الله ثم ذرهم

مجموعه ای از حکایات و فضایل پیرامون ائمه اطهار علیهم السلام

قل الله ثم ذرهم
طبقه بندی موضوعی

ابو حنیفه برای شنیدن حدیث به نزد امام صادق(ع) آمده بود که حضرت ابا عبدالله(ع) بیرون آمد در حالی که عصایی در دست داشت. ابوحنیفه به امام صادق(ع) عرضه داشت: «ای فرزند رسول خدا(ص) به سنی نرسیده‌اید که احتیاج به عصا داشته باشید».

حضرت صادق(ع) فرمود:

«آری سن من به کهولت نرسیده؛‌ اما این عصا، عصای رسول خدا(ص) است که برای تبرک آنرا در دست گرفته‌ام».

ابوحنیفه از جای جهید تا عصا را ببوسد؛ حضرت آستین خویش را بالا زد و فرمود:

«سوگند به خدا می‌دانی که این پوست رسول خدا(ص) و این موی رسول خدا(ص) است؛ پس چرا آن را نمی‌بوسی و بر عصا می‌خواهی بوسه بزنی»؟[1]



[1] بحار الأنوار (ط - بیروت)، علامه مجلسی، ج‏47، ص 28

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۰۹
محمد حسنی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی