قل الله ثم ذرهم

مجموعه ای از حکایات و فضایل پیرامون ائمه اطهار علیهم السلام

قل الله ثم ذرهم

مجموعه ای از حکایات و فضایل پیرامون ائمه اطهار علیهم السلام

قل الله ثم ذرهم
طبقه بندی موضوعی
از عمار یاسر نقل است که گفت: روزی خدمت مولایم علی(ع) مشرف شدم. حضرت درسیمای من اندوه وگرفتگی مشاهده نمودند و فرمودند: تو را چه شده است؟.

عرض کردم بدهکارم و صاحبش آنرا مطالبه می‌کند. حضرت اشاره به سنگی که در آنجا افتاده بود کردند و فرمودند: بگیر و با آن دِین و بدهکاری خود را ادا کن.

عرض کردم مولای من! این که سنگی بیش نیست!

فرمودند :خدا را به واسطه و اسم من بخوان تا برایت تبدیل به طلا شود.

پس خدا را به اسم مبارک امیرالمؤمنین علی(ع) قسم دادم و سنگ تبدیل به طلا گردید.

سپس حضرت فرمود به مقدار نیازت از آن بردار.

عرض کردم: چگونه آن را نرم کنم؟

فرمودند: ای ضعیف الیقین خدا را به حق من بخوان تا نرم شود؛ همانا خدای تبارک و تعالی به نام من آهن را برای داوود نرم و رام گردانید. پس خدا را به اسم مبارک امیرالمؤمنین علی(ع) قسم دادم، قطعه‌ی طلا نرم شد و من به مقدار مورد نیازم از آن برداشتم تا دینم را ادا کنم.

مجدداحضرت فرمود: به اسم من بخوان تا مابقی آن به سنگ تبدیل شود[1].

[1] مشارق أنوار الیقین فی أسرار أمیر المؤمنین علیه السلام، رجب برسی، ص: 271

مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر، ج‏1، ص: 431

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۰/۱۴
محمد حسنی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی